در مقاله گیتار و انواع آن در مورد انواع گیتار و ویژگیهای هر یک از آنها به طور کامل صحبت کردیم و همانطور که بررسی شد، گیتار الکتریک یکی از سازهای پرکاربرد در دنیای موسیقی فعلی میباشد. البته انواع دیگر گیتار که عبارتند از ؛ گیتار آکوستیک , گیتار کلاسیک نیز در دنیای موسیقی بسیار پرکاربرد هستند, اما تمرکز ما در این مقاله ارائه یک راهنمای اصولی به منظور خرید گیتار الکتریک است.
این راهنمای خرید شامل اطلاعاتی است که به شما کمک میکند تا متناسب با نیازهای خود، گیتار الکتریک خود را انتخاب کنید. دقت کنید که برای خرید گیتار الکتریک، نکات زیادی را باید مورد توجه قرار دهید.
وقتی به دنبال گیتار هستید ، اینگونه نیست که شما فقط وارد فروشگاه شوید و به یک ساز مشخص اشاره کنید و بگویید “من این ساز را میخواهم” و یا اینکه بدون انجام حداقل در نظر گرفتن فاکتورهای مقایسه، به صورت آنلاین خرید کنید.
حتی یک ابزار نسبتاً ارزان قیمت هم برای شما هزینه دارد. بیشتر افراد هزینه ۳۵۰۰۰۰۰ تا ۷۰۰۰۰۰۰ تومان را بر روی خرید اولین گیتار برقی خود هزینه می کنند ، و خرید گیتارهای الکتریکی که واقعا گران هستند, عملا مشابه یک سرمایه گذاری به نظر می رسند. بنابراین باید هوشمندانه, انتخاب و خرید کنید.
در این مقاله از سری مقالات آموزشی ps.gholiof , در مورد نکاتی صحبت می کنیم که به شما در تحقیقاتتان برای خرید گیتار برقی کمک بیشتری خواهد کرد :
صدای یک گیتار برقی را را می توان مجموعه ای از پاسخ اجزای آن به ضربه و حرکت دست دانست.اجزایی از قبیل: چوب بدنه ، چوب دسته ، فینگر بورد ، پیکاپ ها ، بریج و …
زمانی که شما متوجه نقش هریک از اجزا و ترکیب آنها هنگام اجرا و نوازندگی با هم میشوید, می توانید حدس بزنید که با تغییر در هر یک از این اجزا چه تغییری در صدا ایجاد میشود و این میتواند در مسیر خرید گیتار مورد نظر شما نقش مهمی را ایفا کند و کمک شایانی در انتخاب هرچه بهتر شما داشته باشد.
در زیر لیستی از انواع متداول چوب که برای بدنه ها و دسته های گیتار استفاده می شود ، و همچنین توضیحاتی در مورد انواع بدنه ، انواع دسته ، انواع پیکاپ ، انواع پل(بریج) و موارد دیگر آورده شده است. دستیابی به این اصول اساسی به شما کمک می کند تا تصویری از آنچه که در مورد یک گیتار دارید را قبل از انتخاب آن در ذهن خود نقاشی کنید. لطفا در نظر داشته باشید که ما از نظر خصوصیات عمومی صحبت می کنیم و همیشه استثنائاتی وجود خواهد داشت زیرا هیچ دو مجموعه چوب یکسان نیستند و هیچ دو سازنده گیتار در روند ساخت خود یکسان نیستند.
انواع بدنه
بهطور کلی، سه نوع بدنهی گیتار الکتریک وجود دارد:
۱ solidbody ((سالیدبادی)
۲ semi-hollowbody ((سمی هالوبادی)
۳ hollowbody ((هالوبادی)
گیتارهای سالیدبادی، دارای بدنهی توپُر هستند، اما بدنه گیتارهای هالوبادی، مثل گیتارهای آکوستیک، کاملاً توخالی ساخته میشود. در ساختار گیتارهای سمی-هالوبادی، از یک بلوک چوبی توپُر در وسط بدنهی هالوبادی استفاده میشود.
انواع چوب بدنه برای گیتار الکتریک
توسکا (Alder)
سبکوزن و دارای صدایی متعادل.
اش (Ash)
نقش و نگارهای برجستهای دارد و به همین دلیل معمولا بدون رنگ در بدنه به نمایش در میآید. دارای صدایی متعادل است.
بسوود (Basswood)
سبک وزن است. صدایی گرم و میدرنج قوی دارد.
کورینا (Korina)
نسبتا سنگین وزن، با صدایی گرم و فرکانس بالای کمتر نسبت به سایرین.
ماهون (Mahogany)
سنگین وزن، دارای صدایی بسیار گرم و ساستین (نگهداری لرزش) بالا.
افرا (Maple)
نسبتا سنگین است. صدای براق و ساستین بسیار بالایی دارد.
سپیدار (Poplar)
سبک و محکم است و صدایی براق و برنده دارد.
دسته گیتار الکتریک
سازندگان مختلف گیتار، انواع پرشماری از دسته را ارائه میکنند که کمی سردرگمکننده است. ولی میتوان همه آنها را بنا بر سه وجه کلی تقسیمبندی کرد: چوب دسته (نوع چوب و تعداد قطعات چوب تشکیلدهنده دسته)، اتصال دسته (نحوه اتصال دسته به بدنه) و پروفایل (پهنا، قطر و شکل برش عرضی دسته)
انواع چوب دسته برای گیتار الکتریک
افرا (Maple)
بسیار قدرتمند و متراکم است. صدایی بسیار براق با ساستین زیاد دارد.
ماهون (Mahogany)
صدایی گرم و گسترده دارد.
محل اتصال دسته به بدنه
نحوهی اتصال دسته به بدنهی گیتار در صدای گیتار بسیار تاثیرگذار است. همچنین دسته باید به شکلی به بدنه متصل شود که توانایی تحمل و خنثیکردن فشار وارد شده به آن توسط سیمها را داشته باشد. به این دلایل محل اتصال دسته به بدنه با دقت و مهارت بالا طراحی و ساخته میشود. در ادامه چند روش رایج اتصال دسته به بدنه را مشاهده میکنید.
اتصال مستقیم دسته به بدنه (Set-in)
دستههای Set-in مستقیما و با چسب به بدنه متصل میشوند. این روش قدمتی طولانی دارد و در تمامی گیتارهای آکوستیک (بجز یک مورد) استفاده میشود و در گیتارهای الکتریک نیز بسیار رایج است. دسته با دقت و به شکلی بریده میشود که در تمامی نقاط با بدنه تماس برقرار کند و حتی شیارهایی تعبیه میشوند که این تماس را بیشتر کنند. سپس دسته و بدنه توسط چسب به شکل دائمی به یکدیگر متصل میشوند. گیتارهای لس پال شرکت گیبسون یک نمونهی بسیار معتبر از دستههای ستاین هستند.
پیچشدن دسته به بدنه (Bolt-on)
از محبوبترین مثالهای پیچشدن دسته به بدنه میتوان به گیتارهای شرکت فندر (از جمله تله کستر و استرتوکستر) اشاره کرد. معمولا در چنین شرایطی دستهی گیتار با چهار پیچ به بدنه متصل میشود. این روش بهصرفه است و تعویض دسته را نیز ساده میکند. به همین دلیل بسیاری از سازندگان گیتارهای الکتریک از روش بولتآن برای نصب دسته به بدنه استفاده میکنند. هرچند تنها شرکت تیلور گیتارهای آکوستیک دستسازی را به بازار عرضه میکند که دارای دستههای پیچ شده به بدنه هستند.
ورود دسته به بدنه (Neck Through)
چنین دستههایی تنها در گیتارهای سالیدبادی قابل مشاهده هستند. به این ترتیب دسته وارد بدنهی گیتار میشود و طول آن را طی میکند. گیتار اولیهی لس پال نیز در اصل یک قطعه چوب با عرض ۱۰ سانتیمتر بود که از سردسته شروع میشد و به انتهای بدنه میرسید. سپس دو قطعه چوب دیگر به اطراف آن وصل میشود تا بدنه کامل شود. طراحیهای مدرنتر به شکلی هستند که دسته با استفاده از شیارهای مختلف در بدنه قرار میگیرد. برخی از نوازندگان اعتقاد دارند که به دلیل وزن پایین دو سمت بدنه، فرکانسهای پایین نیز کمتر میشوند و در نتیجه گیتار صدایی با بیس کمتر خواهد داشت. به همین دلیل چنین گیتارهایی در اجراهایی با صداهای بلند (که نیازمند صدایی شفاف و بیس کمتر است) بهتر عمل میکنند. برخی از گیتارهای neck-through (از جمله گیتار فایربرد ساخت شرکت گیبسون) از دستههای ماهون استفاده میکنند. این چوب صدایی گرم دارد و به همین دلیل تغییرات صدای به وجود آمده را خنثی میکند. گیتار Parker Fly Classic از چوب بسوود برای ساخت دسته استفاده میکند که نه تنها وزن گیتار را کاهش میدهد، بلکه صدایی متفاوت را به دلیل سختی چوب تولید میکند.
پروفایل دسته
انتخاب پروفایل دسته (طراحی دسته) به سلیقهی شخصی هر نوازندهای برمیگردد و مشخص میکند که چگونه دستان شما در اطراف دسته قرار میگیرند و تا چه اندازه میتوانید به فرتهای مختلف دسترسی پیدا کنید. گیتارهای آکوستیک از سالهای اولیهی تولید خود با دستههای مشهور به شکل C (C-shape) عرضه میشدند. گیتارهای الکتریک با انواع مختلفی از پروفایلها عرضه میشوند و در طول سالیان به درخواست گیتاریستهای بزرگ در طراحیهای متفاوتی ارائه شدهاند. به عنوان مثال جف بک (Jeff Beck) از استرتوکسترهایی با دستههای C بسیار عمیق استفاده میکند. هرچند گیتارهایی فندری که با نام بک عرضه میشود دستههای C معمولی را در خود جای دادهاند تا کار با آنها برای سایر نوازندگان سادهتر باشد.
دستهّهای بیضیشکل (oval) نیز مشابه دستههای C هستند هرچند انحنای کمتری دارند. از طرف دیگر دستههایی نیز به نام U-shape عرضه میشوند که تقریبا مستطیل شکل است. اریک کلپتون همواره از دستههای V استفاده میکند که طراحی نوکتیز آنها با حالت قرارگیری دست هماهنگی دارد. همچنین دستههایی به نام Inverted-V وجود دارند که در طراحی آنها سمت سیمهای بیس مقداری ضخیمتر از سیمهای تریبل است.
یکی دیگر از عوامل مهم در طراحی دستههای گیتار، عرض آنها است. بسیاری از سازندگان، دستهها را به سه گروه عریض (Wide)، معمولی (Regular) و باریک (Narrow) تقسیم میکنند. به همین ترتیب عمق آنها را به دستههای ضخیم (Fat)، معمولی (Regular) و باریک (Thin) تقسیم میکنند. با توجه به این دستهبندیها و تجربیات خود میتوانید مناسبترین گیتار را در خریدهای آنلاین تهیه کنید.
فرتها
بسیاری از نوازندگان در زمان خرید گیتار به فرتها توجه نمیکنند. فرتهای گیتار در صدا و سادگی اجرای گیتار تاثیر مستقیم دارند. هرچند اگر گیتاری را در زمان خرید امتحان کردهاید و کار با آن را (در زمان بِند نتها و انگشتگذاری) ساده میبینید، به احتمال زیاد گیتار فرتگذاری مناسبی نیز دارد. واقعیت این است که در اکثر مواقع سازندگان معتبر گیتار در انتخاب نوع فرت بهترین تصمیم را میگیرند و نیازی نیست نگران نحوهی انتخاب ارتفاع یا جاگذاری فرتها باشید.
انواع چوب های فینگربورد
افرا (Maple)
چوبی متراکم، سخت و محکم. حرکت دست روی این چوب، بسیار نرم و روان است. صدای آن بسیار زنده و روشن است و ساستین بالایی دارد.
رزوود (rosewood)
حرکت دست روی این چوب، بسیار نرم و روان است و احساسی نرم زیر انگشتان ایجاد میکند. صدای آن گرم است.
ابونی یا آبنوس ((ebony
چوبی بسیار سخت با صدای روشن و ساستین بالا. حرکت دست روی آبنوس، بسیار نرم، روان و سریع است.
Pau Ferro
چوبی بسیار سخت با حسی صیقلی و سریع زیر انگشتان. صدای آن از رزوود روشنتر و از آبنوس گرمتر است.
آشنایی با پیکاپ گیتار و انواع آن
پیکاپ چیست؟
پیکاپ یک مگنت سیم پیچی شده است که کار آن تبدیل لرزش سیم های گیتار به سیگنال الکتریکی می باشد. پیکاپ ها در سازهای الکتریکی و آکوستیک استفاده می شوند. پیکاپ های گیتار الکتریک به ۲ گروه تقسیم می شوند :
پیکاپهای سینگل کویل
گیتارهای الکتریک اولیه، همگی دارای پیکاپهای سینگل کویل بودند. پیکاپ سینگل کویل، تنها دارای یک سیمپیچ است. سینگل کویلها میتوانند تنها یک مغناطیس داشته باشند که برای تنظیم pole pieceها، پیچهایی دارد و یا اینکه برای هر یک از سیمها، از مغناطیسهای جداگانه برخوردار باشند. علیرغم تعداد و آرایش مغناطیسها، تا زمانی که سیمپیچ دور یک تک حلقه پیچیده شده باشد، پیکاپ همواره سینگل کویل است.
متاسفانه، سینگل کویلها در مواجهه با میدان الکترومغناطیسی، درست مثل آنتن عمل میکنند. یک حلقه سیمپیچ، تشعشعات الکترومغناطیسی را از محیط اطراف خود میرباید. از آنجا که ما توسط این تشعشعات احاطه شدهایم (هام یا نویز ۶۰ هرتز، نویز الکتریکی تولیدشده توسط لامپهای فلورسنت و نویزهای جدیدتر مثل تشعشعات برآمده از مانیتورهای کامپیوترها)، استفاده از پیکاپهای سینگل کویل، گیتاریست را به دردسر خواهد انداخت. سادهتر بگوییم، سینگل کویلها مستعد دریافت نویز و هام هستند.
پیکاپهای هامباکر
در سال ۱۹۳۵ میلادی، گیبسون اولین پیکاپ الکترومغناطیسی به نام bar را به بازار معرفی کرد. اولین نمونه این پیکاپ روی
Gibson Hawaiian Electric استفاده شد. اندکی بعد، یعنی در سال ۱۹۳۶، روی مدل ES-150 و سپس در سال ۱۹۳۸، به بانجوهای گیبسون منتقل شد. پیکاپ bar که توسط چارلی کریستین (Charlie Christian) مشهور شد، بسیار موفق بود. حتی امروز هم این پیکاپ به نام پیکاپ چارلی کریستین مشهور است.
در دهه ۱۹۵۰ میلادی، تد مککارتی (Ted McCarty)، رئیس کمپانی گیبسون، وظیفهی طراحی و ساخت یک پیکاپ را به والت فولر (Walt Fuller) و سث لاور (Seth Lover) محول کرد. پیکاپی که در مجاورت ترانسفورمرها و رئوستاها، تحت تأثیر ارتعاشات الکتریکی قرار نگیرد و بدون نویز و هام کار کند. سث لاور در سال ۱۹۵۴ کار را شروع کرد و یک سال بعد، اختراعی را به ثبت رسانید. اختراع جدید وی عبارت بود از پیکاپی با دو حلقه سیمپیچ که هام را buck یا کنسل میکرد و به همین خاطر از این پیکاپ با عبارت humbucker یاد میشود.
صدای انوع پیکاپ ها
صدای سینگل کویل
پیکاپهای سینگل کویل، صدایی لاغر، کلین و شفاف تولید میکنند. در گیتارهای فندر مثل استرتوکستر و تلکستر (دو گیتاری که در پاپ، راک و کانتری بسیار متداول هستند)، معمولاً از سینگل کویل استفاده میشود. از مهمترین و شناختهشدهترین گیتاریستهایی که صدای سینگل کویل استرتوکستر را نمایندگی میکنند، میتوان از اریک کلپتون، جیمی هندریکس و استیوی ری وان نام برد. از تلکسترنوازان مشهور نیز میتوان از بروس اسپرینگستین، Buck Owens و Johnny Paycheck یاد کرد.
صدای دابل کویل
در سال ۱۹۵۷، پیکاپ هامباکر روی دو مدل Les Paul نصب شد؛ یکی Goldtop Standard و دیگری Les Paul Custom با سه پیکاپ. صدای گرم و نرم Gibson Les Paul با پیکاپ هامباکر (دو کویل)، بسیار مناسب راک، بلوز، جز و پاپ است. از گیتاریستهای مشهوری که از هامباکر استفاده کردهاند، میتوان به جیمی پیج، جو پری، جان لنون، بیبی کینگ، وس مونتگومری و چت اتکینز اشاره کرد.
امروزه در بسیاری از گیتارها، از ترکیب سینگل کویل و هامباکر استفاده میشود. در ضمن یک روش معمول دیگر این است که با خارج کردن یکی از کویلهای پیکاپ هامباکر توسط یک کلید و تک کویل کردن آن، به صدای سینگل کویل دست یافت.
بریج گیتار الکتریک و انواع آن
بهصورت کلی، بریج گیتارهای الکتریک، به دو گروه عمده تقسیم میشوند: “vibrato” و “non-vibrato” (یا hard-tail). بریجهای vibrato همگی دارای یک میلهی دستگیرهمانند هستند که از آن با نامهای وایبراتو یا وَمی بار (whammy bar) یاد میشود. نوازنده میتواند با فشار دادن یا کشیدن این میله، بریج را حرکت دهد. در نتیجهی این کار، کشش سیمها کمتر یا بیشتر میشود و کوک نتها تغییر میکند. این بدان معناست که این گروه از بریجها، میتوانند در نتها لرزش یا همان vibrato و یا آنطور که بعضیها دوست دارند بگویند، tremolo ایجاد کنند. با اینکه tremolo واژهی درستی برای صدای لرزش نتها نیست، ولی بهقدری رواج یافته که ما نیز ناگزیر از استفاده از این غلط مصطلح هستیم. بریجهای non-vibrato، یک تکیهگاه ثابت و “بدون امکان حرکت” برای سیمها ارائه میکنند و در جای خود، ثابت هستند. به همین دلیل، از آنها با عبارت fixed bridge نیز یاد میشود.
هر دو نوع بریج، بسته به نوع و سبک نوازندگی، دارای مزایا و معایب مشخصی هستند. ولی میتوان گفت که بریجهای non-tremolo ثبات کوک بهتری ارائه میکنند و بین سیم ها و بدنهی گیتار، تماس مستقیمتری ایجاد مینمایند.
۱. بریجهای Vibrato
در کل، هرچه تماس بریج با بدنه بیشتر باشد، صدا بهتر به بدنه منتقل میشود و در نتیجه صدای گرمتر با ساستین بالاتر حاصل خواهد شد.
بریجهای vibrato، همگی بهنوعی در حالت تعلیق قرار دارند و این امر باعث کاهش تماس آنها با بدنه میشود. در طراحی اکثر بریجهای vibrato امروزی، از چند فنر در بدنهی گیتار استفاده میشود. کشش این فنرها، در جهت مخالف کشش سیمهای گیتار است که باعث ایجاد تعلیق در بریج میشود. برخی از گیتاریستها عقیده دارند که لرزش این فنرها، روی صدای گیتار تأثیر جالبی میگذارد؛ البته بسیاری هم با این عقیده مخالف هستند. ولی در کل، این یک موضوع شخصی است و به سلیقه و سبک و سیاق نوازندگی گیتاریست بستگی دارد.
از آنجا که خیلی از سبکهای گیتارنوازی از بریجهای tremolo بهره میبرند، اکثر گیتارهای سالید-بادی دارای یکی از دو نوع سیستم ترمولو زیر هستند:
بریجهای Non-Locking Tremolo
ترمولوهای Non-locking یا (vintage)، بریجهایی هستند که قبل از ابداع Floyd Rose در اواخر دهه هفتاد میلادی، بهکار گرفته میشدند. ترمولوی vintage، به دلیل سادگی کار و راحتی تعمیر و نگهداری، برای خیلی از روشهای نوازندگی انتخابی مناسب است. از طرفی، گروهی از نوازندگان گیتار به کار با ترمولوهای tailpiece مثل تولیدات Bigsby گرایش دارند. این دسته از نوازندگان اعتقاد دارند که این نوع ترمولوها تماس نزدیکتری با بدنه دارند و ضمن امکان لرزاندن نتها، صدا را نیز بهخوبی به بدنه منتقل میکنند. synchronized tremolo که در استرتوکستر بهکار گرفته میشود، با استفاده از چند پیچ در حالتی متعادل قرار میگیرد و از این بابت بیشترین شباهت را با locking tremolo دارد. البته، به دلیل قفل نبودن سیمها در سدل و نات، کوک نگه داشتن گیتار با اینگونه از ترمولوها، اندکی مشکل است.
بریجهای Locking Tremolo
بریجهای Locking Tremolo، نوع دیگری از ترمولوها هستند. در داخل سدل این نوع ترمولو، یک نوع گیرهی نگهدارنده سیم وجود دارد که با آچار آلن سفت میشود و سیم را به صورتی محکم در جای خود نگه میدارد و از سر خوردن آن جلوگیری میکند. این خصوصیت، بهخصوص برای گیتارنوازیهای خشنتر که در آن بندهای شدید، تپینگ و … صورت میگیرد، بسیار کارآمد است. به دلیل قفل شدن سیمها در داخل سدلها و روی نات، ثبات کوک در این نوع ترمولوها بسیار خوب است. هرچند، نقاط اتکا در این نوع از ترمولوها بسیار ناچیز است و میتواند روی انتقال صدا به بدنه تأثیر منفی داشته باشد و صدای ساز را تحت تأثیر منفی قرار دهد.
۲. بریجهای Non-Tremolo
در کل، اینگونه تلقی میشود که بریجهای Non-Tremolo، به دلیل اتصال مستقیم بریج به بدنه، از لحاظ انتقال صدا به بدنهی گیتار، بهترین گزینه هستند.
این بریجها مستقیماً به بدنه گیتار پیچ میشوند و در صورت برخورداری از کیفیت بالا، باعث به حداقل رساندن حرکت طولی سیمها و در نتیجه ثبات کوک بالا میشوند.
بهبود انتقال صدا به بدنه، تأثیر مثبتی روی صدای ساز دارد؛ بنابراین گیتارهایی که در آنها از این نوع بریج استفاده شده، در مقایسه با گیتارهای ترمولودار، شخصیت صدایی متفاوتی دارند.
در آخر امیدواریم که بیان این مطالب به شما در خرید ساز مورد نظراتان کمک کند و با توجه به بودجه در نظر گرفته برای خودتان بتوانید بهترین انتخاب را داشته باشید.